خوش خیال - فرجام سعیدی

خوش خیال – فرجام سعیدی

متن ترانه  خوش خیال


من خوش خیال ساده
حالا با پای پیاده
دنبالت دارم می گردم
همسفر با شب و جاده
?
پرم از حسرت و خواهش
واسه یک لحظه نوازش
کوله باره غم رو دوشم
رهسپاره شهر سازش
?
تو قامت سیاه شب
وقتی ستاره میمیره
انگار می خواد بهم بگه
واسه رسیدن به تو دیره
?
از من خسته رو خط رفتن
بی تو یه سایه فقط میمونه
سایه ی مردی که خوش خیال
تو نا رفیقو رفیق میدونه
?
هنوزم اسمت عزیزه
واسه این همیشه تنها
قصه ی بود و نبودت
میشه راهی واسه فردا

نظرات

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *